فاطمه ساداتفاطمه سادات، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه سن داره

مادردختری

پایان زمستون

سال 92 هم با همه ی روزهای تلخ و شیرینش داره تموم میشه! خداروشکر که تو این سال در کنار دختر گلمون ، روزهای شیرینی رو تجربه کردیم و شاهد رشدش بودیم. گرچه بیشتر از همه ی سال های زندگیم طعم تلخ مریضی رو چشیدم . اما خوشی های امسال هم قابل اغماض نیستن! سفر یهویی مون به مشهد... عروس شدن دختر خالم... تولد نی نی های عزیز ترین دوستانم... گرفتن جشن تولد و دندونی برای فاطمه سادات گلم... و آخرین و مهمترینش هم همین دیشب بود که خبر خوشی بهم رسید .( البته تا زمانیکه اطمینان کسب نکردم، خبری ازش نمی دم! ) یکی از شیرین ترین یادگاری های امسال هم آشنا شدن با دوستان جدید وبلاگی بود. و ارتباط بیشتر و نزدیک تر با دوستایی که شروع آشنایی مون ...
25 اسفند 1392

خونه تکونی و سوالی که بدون جواب مونده!

امروز از صبح شروع کردیم به خونه تکونی و همه جا رو تمیز کردیم. یه خانومی اومد کمکم تا دست تنها نباشم که البته بیشتر کارها رو هم خودش انجام داد. الان همه جا برق میزنه. خدایا شکرت... خیلی خوشحالم که امسال تونستم خونه تکونی کنم. پنجره ها، پرده ها، کمد ها، دراور و عروسکا، کتابخونه، همه و همه کلی تمیز و خلوت شدن. طبق معمول یه پلاستیک بزرگ هم وسایل اضافی داشتیم که دادم رفت. یه پلاستیک بزرگ دیگه هم آشغال شد. حالا فکر کنین چقدر خونه خلوت شده. بیشتر لباسای فاطمه سادات رو هم بخشیدم. حتی خیلی از لباس های خودم رو. این جور واقعا آدم احساس سبکی میکنه! یه خانومی هم اومد کمکم که یه دو سالی هست هر وقت بهش احتیاج دارم، میاد پیشم و بقولی قلق خونه م...
22 اسفند 1392

دستا بالا

بنا به قولی که به مهتاب جون داده بودم، خاطره ی خواستگاریم رو نوشتم. چیز خاصی هم نیستا... ولی خب خاطره است دیگه البته اینجا نمی ذارمش تا ببینم چند نفر از دوستای وبلاگی حاضرن خاطره هاشون رو بذارن. رمز رو هم به اونایی میدم که پیشنهادم رو بپذیرن... ...
18 اسفند 1392

ورزش

دنبال یه راهی برای رهایی از این توده ی چربی بوجود آمده در ناحیه ی شکم می گشتم که...  امروز رفتیم خونه ی مادرشوهر و دیدم جاری جون شروع کرده رژیم بگیره.  این رو از کاغذی که مادر شوهرم روی یخچال چسبونده بود فهمیدم. رژیم کا نا دا. فکر میکنم اسمش رو شنیده باشین چون رژیم معروفیه. شامل دو قسمت رژیم غذایی و ورزشه. تقریبا روی همه هم جواب میده. بسته به میزان وزن اولیه ، کاهش وزن متفاوتی رو سبب میشه. جزو شرایطش هم هست که باید برای شروع این رژیم حتما وزنی بالای 70 کیلو داشته باشیم. وزن من الان 60 کیلویه و نمی تونم این رژیم رو بگیرم  ولی ورزشش رو میتونم انجام بدم. متن ورزش این رژیم رو اینجا هم می نویسم تا دوستان ...
16 اسفند 1392

روزای قبل عید

سلام امروز نه حرفی برای گفتن داشتم و نه عکسی برای گذاشتن. ولی دلم برای نوشتن تنگ شده بود... دخترم کماکان مثل یه چسب دوقلو بهم متصله و نه وقت نوشتن دارم و نه وقت آشپزی. از طرفی درگیری های ذهنی ای هم داریم که قابل گفتن نیست. اضافه شدن چربی شکمی تو این ماه اخیر ( البته بی هیچ دلیلی ) کلی اعصابم رو بهم ریخته.  می خوام جای TV رو تغییر بدم و تردمیل رو راه بندازم و شروع کنم به پیاده روی. امیدوارم حس کنجکاوی فاطمه سادات باعث نشه با دستکاری تردمیل به خودش آسیب بزنه. خداکنه بتونم تا قبل عید این مهمون ناخونده رو از خودم دور کنم خوشحالم که عید و بهار داره از راه میرسه و می تونیم تو هوای خوب بریم بیرون. پیاده روی و گردش و ... ...
10 اسفند 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادردختری می باشد